کیش مهر

برگ هایی در آغوش باد

کیش مهر

برگ هایی در آغوش باد

دشت گمشده

سلام

مطلبی دیدم از دوست و استاد ارجمندم "حجت حسن ناظر" در نشریه ی استانی "اقلیم الرضا"

بهتر دیدم که دیگر دوستان هم از آن بهره ببرند

البته با اجازه ی استاد

دشت گمشده

سر تاسر دشت خاوران سنگی نیست

کز خون دل و دیده بر آن رنگی نیست

"ابوسعید ابوالخیر"

نگینی بر انگشتری تاریخ،فیروزه وار، هفتمین وادی عشق، ابر شهر ،

شهری همزادتاریخ ، شهر اهورایی ، آریایی ، آبادی ، شهر نظامیه و دارالعلم ،

ایرانشهر ، شهر کلمه و کلام ، قلم و قلمدان ، ادب و عرفان ، رشدگاه عمر خیام ،

 

خانقاه ابوسعید ابوالخیر ، درسگاه محمد غزالی ، خفیه گاه حسن جوری ،

خلوتگاه فریدالدین عطار ، خاستگاه پیر چنگی ، عزلتگاه کمال الملک ،

پرورشگاه فضل بن شاذان ، کمین گاه محمد محروق ،

آتشکده ی مهر ، آتشدان کردار ،گفتار و افکار نیک ،

پایتخت طاهریان ، سامانیان ، صفاریان ، غزنویان و سلجوقیان ،

آذین بخش اوستای مقدس ، تداعی گر نگارستان هشت بهشت ، پیوندگر تمدن تناور ایران وتمدن نورانی نبوی ،

با کوچه باغ هایی الهام بخش شاعران و سپیده دمانی بس ستودنی ،

پگاهی افسانه پیوند وبامدادی مستی افزا ،

شهر ریشه ها و رشادت ها با سبزه زارانی روییده از خاک قله نشینان قرن ها وسر شار ترنم عاشقان ،

شهر یادها و باغ ها ، باغ شاد کاخ ، باغ خرمک ، باغ عمرولیث ،باغ امام زادگان ، باغ قدمگاه ، باغ رضوان ، باغ ارگ ، باغ رود ، باغ نشاط ، باغ تقی آباد ، باغ هایی با آرایش ایرانی ،

دیار پارت ها و سوار کارانی که به راندن بیگانه ، بی مهابا ، بی باک و بی پروا کمر بسته اند ،

شهری که نخستین فریاد استقلال طلبی پس از استیلای عرب از آن سامان برخاست .

فریاد طاهر ذوالیمنین ، شهر همیشه عاصی که در خنکای خلق آیین رخشان احمدی آرام گرفت .

مقاوم ، کوه آسا و صخره سان دربرابر تیغ بازی ها، ققنوس اساطیری روییده از خویش ،

دیار سرا ها و کاروان سرا ها ،مساجد ، خانقاه ها ،کتابخانه ها و دارالعلم ها ،

شهری با آبی ترین آسمان ، شهری در هسته ی هستی ،

شهر مردان و زنانی که از دریاهای آتش گذشته و در آتش مقدس عشق سوخته ،

باقی شده و چونان شیری در این جهان پر هول جهانشیر جهانسوز شدند .

شهر عارفان بی مزار ، شهر مردمانی که با چشم هایشان سخن می گویند و سکوت هایشان سر شار از نهفته ها و نگفته هاست ،

سیمرغ معنا ، فرزند برومندو خلف بام خراسان ، بینالود سر ساییده بر ابرهای حیرت ،

همدرد مادر جگر آور حسنک وزیر ، آن دانای راز ، با گورگاه حکیم ،

اخترشناس ، ادیب ، ریاضی پژوه و فیلسوفی جهانگیر که در بهار شکوفه باران است .

شهر تاکستان های انگور پوش ، کوهپایه های ریواس آذین ،

ریواس این هم عمر بینالود ، شهر خاطرات و مخاطرات ، شهری که خود فیروزه ای درخشان است .

در غربتی محزون ودر همجواری جلگه های بی دریغ و بخشاینده ، شهر سفالینه  و آبگینه ،

شهر زایندگی در مرگ و زایندگی از نیستی ، آرمان شهر ،

پایتخت دیروز ایران ، پایتخت فرهنگی ایران ، شهر حکمت آمیزو عبرت انگیز ،

مادر شهرهای خراسان بزرگ ، موزه ی مزین فرهنگ ،

شهری با گلی خوردنی ، بوته هایی ریواس زاد وسنگ های فیروزه فام و دشت هایی آویشن پوش ،

تولد گاه چهار فرقه ی عرفانی : ملامتیه ، کرامیه ، بکتاشیه و جوریه ،

با آسمانی لاجوردین وستاره باران در شب و آفتاب ذین در صبح دمان ،

کهن دژ اسطوره اسطوره پیوند انوش بن شیث بن آدم ،

شهر سبز پوشان ، با آثار هنر آمیز مفرغی بی نظیر ، فرا چنگ آمده از کشفیات و از دیروز جامانده در مترو پولین امروز ،

شهر قدم های اثر گذاری که زیارتگاه شد، شهر رندان سینه چاک عافیت سوز ،

شهر دانشوران و دین ورزان ، شهر زنان فرهیخته و مردان فرزانه ،

شهری باهزاران هزار کوزه ی گویا و خموش .

شهر شورو شعور ،

نیشابور

نظرات 2 + ارسال نظر
ابوالفضل سه‌شنبه 11 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:13 http://www.mardankhatar.blogsky.com

سلام بر دوست عزیز و ارجمندم تبریک میگم حضورتونو تو جمع وبلاگ نویسا مطالب وبت خیلی جالب و متنوعه موفق و پیروز باشید

ابوالفضل جمعه 14 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:51 http://www.mardankhatar.blogsky.com

گفتی که :
چو خورشید زنم سوی تو پر
چون ماه ، شبی می کشم از پنجره سر
اندوه که خورشید شدی
تنگ غروب
افسوس ، که مهتاب شدی
وقت سحر!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد