کیش مهر

برگ هایی در آغوش باد

کیش مهر

برگ هایی در آغوش باد

گدا

سلام

دوست عزیزم علی برات زاده یه ایمیل زیبا برام فرستاده بود . گفتم خالی از لطف نیست شما هم بخونید.




داشتم بر می گشتم خونه، مسیرم جوریه که از وسط یه پارک... رد میشم بعد میرسم به ایستگاه اتوبوس، توی پارک که بودم یه زن خیلی جوون با چادر مشکی رنگ و رو رفته و لباس های کهنه یه پیرمرد رو که روی یه چشمش کاور سفید رنگی بود همراه خودش راه میبرد رسید به من و گفت سلام!

من فکر کردم الان میخواد بگه من پول میخوام که بابام رو ببرم دکتر و از این حرفا اول خواستم برم بعد گفتم منکه عجله ندارم بذار واستم شاید کار دیگه ای داشته باشه منم همینطور که اخمام تو هم بود سرم رو به علامت جواب سلام تکون دادم و نگاهش کردم،
گفت آقا من باید بابام ( بعد پیرمرده رو نشون داد) رو ببرم مجتمع پزشکی نور آدرسش نوشته توی خیابان ولیعصر، خیابان اسفندیاری!
گفتم خب؟!
با یه لحن بغض آلود گفت خوب بلد نیستیم کجاست توی این شهر خراب شده از هر کی هم می پرسیم اصلا به حرفمون گوش نمیده!   (اشک تو چشماش جمع شده بود)
بهش آدرس دادم و گفتم تو این شهر خراب شده وقتی آدرس میخوای باید بی مقدمه بپرسی فلان جا کجاست. اگر سلام کنی یا چیز دیگه بگی فکر میکنن میخوای ازشون پول بگیری!
بعد از اینکه رفت گفتم چقدر سنگ دل شدیم، چقدر بد شدیم وچقدر زود قضاوت می کنیم. خود من تا حالا به چند نفر همین جوری بی محلی کردم و راه خودمو رفتم، چون گفتم خوب معلومه دیگه پول میخواد!
طفلی زن بیچاره خیلی دلم براش سوخت که فقط به خاطر اینکه فقیر بود و ظاهرش فقرش رو نشون میداد، دلش رو شکسته بودیم...

بعد گوش دنیا را با این دروغ کر کردیم که ما اصالتا مردم نوع دوست و با فرهنگی هستیم و اینقدر این دروغ را تکرار کرده ایم که خودمون والبته فقط خودمون باورمون شده ...


فریاد را همه می شنوند، هنر واقعی شنیدن صدای سکوت است


آزمون حقیقی اخلاق بشریت، چگونگی روابط انسان با حیوانات است، به ویژه حیواناتی که در اختیار و تحت تسلط او هستند. اینجاست که بزرگترین ورشکستگی بشر تحقق یافته است.((میلان کوندرا))

نظرات 3 + ارسال نظر
آینور چهارشنبه 9 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 21:25 http://www.Inor.blogfa.com

سلام آقای سلیمان
با اجازتون لینکتون کردم به ما هم سر بزنین و نظر بدید خوشحال می شیم

مامان فاطمه پنج‌شنبه 1 دی‌ماه سال 1390 ساعت 15:15 http://www.mahrokhjoonam.blogfa.com

سلام
خسته نباشید مطلب جالبی بود و حقیقتی انکار نشدنی(متاسفانه)
موید باشید

محسن جوووووووووووون شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:59

ماانسانها بایدبه مثابه این مثل یونانی باشیم که :




اگر پول در جیب نداری، عسل دردهان داشته باش.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد